ولایت فقیه

 

 

(( پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد )) امام خمینی 
(( ولایت یک انسان پیوستگی ووابستگی مطلق اواست به ولی)) (آیت الله خامنه ای) 
بحث ولایت فقیه یکی ازمباحث وموضوعات وسیع وغنی وسیاسی است که بنیانگزار این بحث بصورت اصطلاح رایج امروزی که به بیانی واضح تر حکومتی اسلامیست امام خمینی می باشد که درشکل گیری جمهوری اسلامی ایران نیز بحدی مورد توجه قرارگرفته که معمارکبیر انقلاب اسلامی امام خمینی می فرماید : (( ولایت فقیه مترقی ترین اصول قانون اساسی است .)) 
دراین فرصت بدست آمده موضوع ولایت فقیه را از دیدگاه تئوریسین حکیم و فرزانه آن یعنی امام خمینی مورد بررسی قرارمی دهیم . 
درشرع مقدس اسلام فقهای ما درمورد ولایت فقیه همگی دارای مباحث ونظراتی هستند وبالاتفاق درباره ولایتی که فقیه دارد نظر دارند وتنها درشئون ومحدوده اختیارات ولایت فقیه درزمان غیبت حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آراء ونظرات ایشان متفاوت می باشد اما درهرحال همه فقهاء وعلماء مباحثی حتی بسیار کوتاه ومختصر دراین زمینه دارند که از جمله می توان از مرحوم سهروردی ، مرحوم نائینی و مرحوم میرداماد از علمای برجسته قرون مختلف نام برد که در باب حکومت اسلامی وولایت مطالبی را عنوان  داشته اند. 
امام خمینی ولایت فقیه را بصورتی وسیع و بسیار بسیط و گسترده طرح کردند ومعتقدند که حکومت اسلامی و تشکیل آن توسط  فقیه جامع الشرایط  می باشد واداره و نظارت به تمام معنا درچنین حکومتی مخصوص فقهاء می باشد ، البته مرحوم ملا احمد نراقی ازعلمای بزرگ عصر قاجاریه درحدی کوچکتر درکتاب عوائد الایام  به موضوع ولایت فقیه و حکومت اسلامی پرداخته وبطور کلی ثابت کرده است که فقیه دردو چیز ولایت دارد :
1- در اموری که پیامبرگرامی اسلام حضرت محمد (ص) وائمه معصومین (ع) درآنها صاحب اختیار بوده وولایت داشته اند .
2- دراموری که با دین ودنیای بندگان خدا ارتباط دارد. 
3- امام خمینی که انقلاب اسلامی ایران بی نام اودرهیچ جای جهان شناخته شده نیست ولایت فقیه را درسیزده جلسه برای شاگردان خویش درحوزه علمیه نجف اشرف تدریس کرده وتاکید می کند که اصل ولایت اساس وپایه تمام وظایف است بخصوص ولایت فقیه درامرحکومت وجنبه های سیاسی آن یعنی اینکه فقهاء ولی، صاحب و قیم حکومت وتصمیم گیرنده نهایی درامور سیاسی حکومت بوده و حاکمیت ازآن فقهاست که به حدیث شریفه ((العلماء ورثه الانبیا)) استناد داشته وچون ولایت ازآن رسول الله (ص) وائمه اطهار((علیهم السلام)) بوده است علماء را به عنوان وراث آن بزرگواران صاحب ووالی حکومت نیز میداند و آیت الله خامنه ای هم پیرو همان استناد امام خمینی بحث ولایت را دنباله ودر حقیقت تتمه وخاتمه  بحث نبوت  می داند وبیان دارند که اگرولایت فقیه نباشد نبوت نیز ناقص است و اینجا منظوراز ارث مذکوره درحدیث شریفه  فوق الاشاره ارث در اداره حکومت و ادامه حرکت انبیاء عظام ( رضوان الله تعالی علیهم)است وتنها ارث در علم ومال نیست یعنی رهبری جامعه نیز از آن بزرگواران به علما، میرسد ومسئولیت علما، را بیش ازسایر مردم کرده است لذا امام خمینی به عالمان دینی توصیه های موکدانه دارد که برای اصلاح امور وساختن جامعه ای آباد، آزاد، مستقل وبا عزت قدم بردارند وازهمین توصیه وتاکید امام خمینی نیز پیدا وآشکاراست که درعبارتی تلاش برای حکومت اسلامی مطرح است چرا بقول آیه الله خامنه ای ساختن جامعه کاررسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم)است وبه تبعیت ازآن چون ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاست وظیفه ولایت نیز می باشد. 
4-امام خمینی دراثبات نظرخود مبنی برلزوم ولایت فقیه درجامعه دلایلی رابرای تشکیل حکومت اسلامی بیان می کند که عبارتند از: 
1-عمل پیامبر گرانقدراسلام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) درتشکیل حکومت اسلامی که آن بزرگوارنیز با اقدامهایی ازجمله ارسال نامه هایی به هرقل پادشاه روم وخسرو پرویز پادشاه ایران درراه تشکیل حکومت اسلامی وحکومت عدل الهی فعالیت می کرد . 
2-استمراراجرای احکام الهی که برای همیشه وجود این احکام ضرورت دارد .   
3-ماهیت وکیفیت قوانین اسلام که بدون حکومت وبدون حضورحاکم فقیه قابل اجرا نیست مثل احکام مالی ، احکام ارث ، احکام دفاع ملی، احکام حقوقی وجزایی و... 
امام خمینی علاوه برشرایط عامه نظیر، فضل وهوش علم به قانون و قانوندانی وعدالت رانیز ازشرایط ضروری ولازم الوجود برای ولی فقیه می داند واز ولایت فقیه به عنوان یک امراعتباری عقلایی نام میبرد که این امر اعتباری در مقابل ولایت تکوینی  است وتنها یک وظیفه خطیر وسنگین را بردوش انسان می گذارد ومقام معنوی خاصی برای او ایجاد نمی کند وانسان رایک شخصیت انسانی غیرعادی نمی کند . 
بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران معتقد بوده است که هرکس عقاید واحکام پرباراسلام عزیز را پذیرفت به ولایت فقیه که رسید بی درنگ وبی فاصله آنرا می پذیرد زیرا اسلام دین افراد عدالتخواه ، حق جو وعادل است ووجود ولی فقیه برای حفظ اسلام ضرورت دارد تا سازمانهای موجود درمملکت به فساد کشیده نشوند وبا وجود ولایت فقیه که ازاصول خدشه ناپذیرنظام مقدس جمهوری اسلامی است می توان بین مسجد مسلمین وکلیسای مسیحیت فرق وتفاوت قائل شد . 
امام خمینی مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی را لازمه اعتقاد به ولایت فقیه می داند ودراین نوع حکومت که تحت نظر واداره ولی فقیه است برای اجرای قوانین وایجاد یک نظام عادلانه بمنظور خوشبختی بشر قوه مجریه ای قرارمی دهد وبا التفات برحادثه غدیر خم وتعیین خلافت و ولایتی امر مسلمین برای مولی الموحدین وامیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) وفتوحات وجنگهای ایشان بر تشکیل حکومت اسلامی تاکید دارند وازهمین سیره امام خمینی ، آیت الله خامنه ای استفاده کرده وازولایت درحکومت اسلامی بعنوان مرکز رهبری نام می برد وبرای تحول زندگی انسانها خواستار تشکیل جامعه دارای ولایت می شوند زیرا هنگامی که فرد دارای ولایت شد جامعه تحت تاثیر قرار نمی گیرد وهمواره مقبول و معقول این بوده که جزء تابع کل است ولی کل تابع جزء نیست اما زمانی که جامعه دارای ولایت باشد افراد واجزاء آن نیز تحت تاثیر قرار می گیرند و ولایت فقیه را ولایت رسول الله ( صلی الله علیه وآله) وائمه اطهار(علیهم الصلاه) ودر حدی بالاتر ولایت خداوند تبارک وتعالی و ولایت غیر فقیه راکه  محکوم به فنا است ولایت طاغوتی وشیطانی معرفی می کند چرا که درولایت غیرفقیه هجرت از نیکی وصواب است بسوی قباحت و زشتی اما درولایت فقیه هجرت از جهل است به نور ومنطقه ولایت اللهی ومنطقه بقا وهستی بخش . 
امام خمینی درتعریفی از ولایت می فرماید : ((ولایت یعنی حکومت واداره کشور واجرای قوانین شرع مقدس . یک وظیفه سنگین ومهم است نه اینکه برای کسی شان ومقام غیرعادی به وجود بیاورد واو را از حد انسان عادی بالاتر برد به عبارت دیگر ولایت یعنی حکومت واجرا   واداره . برخلاف تصوری که خیلی از افراد دارند امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است.)) 


ادامه مطلب

+نوشته شده در شنبه 9 دی 1388برچسب:,ساعت8:3توسط یا علی | |